ما باید ۴ ساعت در این فرودگاه می موندیم. به محض رسیدن به فرودگاه به دستشویی رفتیم و گلاب به روت برای اولین بار از نزدیک صحنه چندش آور ادرار آقایان در محوزه ای مخصوص رو دیدم. راستی چرا اینها که اینقدر از نظر نظافت فردی افتضاحن از نظر نظافت عمومی عالین؟![]()
وقتی از دستشویی برگشتیم دیدیم همه رفتن. سالنها همه خالی بود و آدمی پیدا نمی شد. بالاخره با سوال از معدود افراد اونجا رسیدیم به سالن ترانزیت و اونجا بود که فهمیدیم آدم بهتره دستشوییشو نگه داره واسه وقتی که مستقر شد و الکی خودشو از جمعیت جدا نکنه.![]()
بنا به توصیه دوستان، با راهنمایی افراد مسوول فرودگاه، همون اول و به محض رسدن، گیت خروجی رو پیدا کردیم و نوبتی رفتیم و دوری در فرودگاه زدیم و نماز خوندیمو و استراحت کردیم. البته دختر کوچولوی بابایی هم خواب بود.
راستی با اجازه مهماندار یه پتو از هواپیما بیرون اوردم تا موقع خواب تو به دردمون بخوره.
عکس دختر خسته من در فرودگاه ابوظبی- کالسکه ها در خود فرودگاه بود. این نکته مثبت فرودگاه نسبت به هلند بود
دو تصویر از فرودگاه ابوظبی- فقط کف زمین رو نگاه کنید و پی به تمیزیش ببرید.