توسط دخترم
| چهارشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۵ | 9:46
سلام دوستان من دلارام خانومم و چهار سال و هشت ماهمه و هنوز خیلی کوچولوئم
. این بابای شیطون من به جای اینکه منو عید ببره مسافرت، همش منو می بره پارکای مشهد. فکر کرده با گشت و گذار توی مشهد می تونه جبران کنه.
. این بابای شیطون من به جای اینکه منو عید ببره مسافرت، همش منو می بره پارکای مشهد. فکر کرده با گشت و گذار توی مشهد می تونه جبران کنه.
چند روز پیش با عمو سعید و خاله عارفه رفتیم پارک خورشید. باد خیلی زیادی می اومد ولی کیف داد. اول پیاده روی کردیم و رفتیم در یه ارتفاع بالا و بعدشم رفتیم قسمت تاب و سرسره هاش و من بازی کردم.
من، در حال صعود به ارتفاع


دلارام در مسیر برگشت از ارتفاع (اینقدر باد زیاد بود که بابا و مامان میترسیدن باد منو ببره. واسه همینم موقع عکس گرفتن به من گفتن جایی رو محکم بگیرم).

من و بابایی با هم سرسره بازی کردیم.

تازه دوچرخه سواریم کردم

کلا" خیلللللللللللللللللللللللللی خووووووووووووووووووش گذشت