توسط دخترم
| یکشنبه بیستم خرداد ۱۳۹۷ | 17:40
سلام بچه ها. ما چند روز پیش، موقع تعظیلات چند روزه ، افطاری مهمون خاله مریم و عمومحسن بودیم و من کلی با مارال و البته گاهی هم با مهرتاش کوچولو بازی کردم. خاله هم حسابی زحمت کشیده بود و کلی غذا درست کرده بود. بابایی هم که عمو محسن رو دوست داره، کلی باهاش صحبت کرد و خستگیش در رفت. مامانی مهربونم و خاله مریمم که گفتن نداره. البه اگه مهرتاش کوچولو مجال میداد. 
واقعا" خوش گذشت. اینم یه عکس دو نفره توپ از ما.

واقعا" خوش گذشت. اینم یه عکس دو نفره توپ از ما.
.jpg)