چهارشنبه صبح ۲۰ شهریور با خاله الناز راهی شمال شدیم. تو و آرشام هم عقب نشسته بودین و البته بابا و مامان خاله الناز هم با ماشین خودشون همراه ما تو جاده بودن.
صبحانه رو در بابا امان بجنورد و نهار رو در النگ دره گرگان خوردیم و در نهایت شب خسته و داغون به ویلای بابای خاله الناز در سرخ رود رسیدیم.
از شانس ما غیر از روز آخر همش هوا بارونی بود تو و آرشام هم یک در میون با هم دعواتون میشد!
یکی از سرگرمی هاتون بازی با قورباغه و حلزونای توی حیاط بود.
یه روز رفتیم آویدر که خیلی با صفا بود و اونجا قایق پدالی سوار شدیم
کنار دریا هم هم قایق موتوری سوار شدیم و هم شاتل که تقریبا داشتیم از روش پرت میشدیم
تو هم حسابی آب بازی و ماسه بازی کردی و صدف جمع کردی
خب خرید هم که بخش جدانشدنیه سفره !
در نهایت یکشنبه شب با اتوبوس راهی مشهد شدیم
------
صرف نهار در پارک جنگلی زیبای النگ دره و بالا رفتن از درخت (عشق دخترکم)



منظره زیبای پشت پنجره در محل اقامتمون


دریاچه زیبای آویدر
(دود قلیون خاله الناز
)










ساحل زیبا و کلی عکسای هنری و زیبا







بازی با آرشام کوچولو (آراز هنوز قابل بازی کردن نیست)







ساخل سنگی زیبا که تو واقعا" دوسش داشتی و باهاش حال کردی





شاتل سواری واسه اولین بار

